مشکل ما، نشناختن اندیشه ها بود

“مشکل ما همیشه این بود که افراد را خوب نشناختیم”

تفکرهای بنیادین اعتقادی انسان ها ست که رفتار های آن ها را تشکیل می دهد.

رفتار ها نتیجه است، نتیجه تفکری که شاید در طول سالیان درازی به دست آمده.

هر چقدر از مدت زمان این تفکر گذشته باشد، رفتار متناسب با آن ، توسط فرد هم عمیق تر خواهد شد.

در این صورت توان فیل می خواهد برای تغییر دادن این رفتار؛ چرا که باید فکر را تغییر دهی و برای تغییر دادن فکر انسان چهل ساله نیرویی می خواهد که یک صدم آن را هم برای تغییر دادن فکر نوجوان لازم ندارد.

پس تا دیر نشده بیایید خودمان تأملی در تفکراتمان کنیم...

که...

از چه الگویی تبعیت می کنیم؟

دغدغه زندگی مان چیست و چه هدفی را پیگیری می کنیم؟

از جهان بینی تا ایدئولوژی، کدامین مکتب را پذیرفته ایم؟

“…جوانی فصلی است برای اندیشیدن…”